ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
امروز دومین سالروز میلاد برترین مخلوق دنیای من، مادرم، در غیابش هست و من تصمیم گرفتم نوشته ای که سال قبل نوشتم رو اینجا قرار بدم. تا به حال بارها و بارها براش نوشتم اما این نوشته اولین نوشته تو روز تولدش بود در حالیکه خودش کنارم نبود و حالا دومین سال بدون مـــــــــــــــــادر ...
عنوان نوشته امروز عنوان همون نوشته هست که می تونید با من همراه باشید و بخونیدش:
سال گذشته: از روز قبل اضطراب تولدش رو داشتم تا لحظه ای که سوار ماشین بابا شدیم و از صندلی جلو برگشت و سلام کرد. بعد - درست همون لحظه - نمی دونم چی شد. نمی دونم اون همه ترس یک دفعه کجا گم شد. اون همه اضطراب کم گذاشتن، فراموش کردن...
یادم هست که نصف کیکی که براش خریده بودم رو یکجا خورد. یادم هست که انگشترش رو همون موقع که باز کرد، دستش کرد و دیگه نتونستیم از دستش در بیاریم واسه رفتن پیش مهمونا. یادم هست که می خندید.
می خندید و من فراموش کرده بودم تمام عصبانیت و اضطراب و ترسم رو از اینکه خوشحال نباشه...
یادم هست که می خندید و چهره خسته از کارش حالا آروم بود.
که دستم رو گرفت و کشید که بدو بیا و وقتی انگشتای من موند روی انگشتاش سعی نکرد دستش رو کنار بکشه...
که همونطور که کنار هم راه می رفتیم تا وارد خونه بشیم یه گل چید و گذاشت لای موهاش و خندید...
که فهمیده بود یواشکی یک کادوی دیگه هم براش گذاشته بودم توی کیفش و خندیده بود.
که آخر شب تماس گرفته بود بگه دوستت دارم...
یادم هست که دیگه نگرانی های شب قبل اصلا یادم نبود. که دیگه ناراحت نبودم که مبادا نتونم خوشحالش کنم. که باید بهتر از اینها براش جشن بگیرم. که مبادا ...
*
مامان خوبم تولدت مبارک، هر جا که هستی باز هم بخند...
خب حالا که تولد مامان شقایق قفل سکوتم رو شکست، از امروز بگم و حکایت من و بدنسازی!
امروز صبح بعد از بیدار شدن از خواب درد عجیبی تو شکمم حس کردم به طوری که قدرت راه رفتن رو ازم گرفته بود! بنابراین بلافاصله به پزشک مراجعه کردم و بعد از معاینات لازم و سونوگرافی و غیره متوجه شدن باید هر چه زودتر عمل جراحی انجام بشه تا از این درد بی موقع رهایی پیدا کنم!
حسابی حالم گرفته شده! دقیقا هر وقت بدنسازی و تغذیه جواب میده و بدنم رو فرم میاد یه اتفاقی باعث میشه باز افت کنم!
اون همه زحمت کشیدم و تمرینات سخت و تغذیه رو رعایت کردم تا بدنم خشک بشه حالا به گفته دکتر باید حداقل سه ماه تمرینات رو تعطیل کنم و این باعث میشه بدنم افت کنه! تازه همین چند روز پیش بود که دکتر تغذیه و مربیم گفتن که عضلاتم خیلی خوب به تمرینها جواب دادن. خودم هم خیلی از بدنم راضی بودم اما حالا ...
تنها خوبیش اینه که بین ترم نیست! کلاسها 17 می تموم میشه و تا 25 می هم امتحانات تموم میشه. روز بعدش باید بلافاصله برم بیمارستان! البته بعد از چند روز استراحت و بهبودی حتما روزهای باقی مونده تعطیلاتم رو میرم ایران می مونم.
سلام
تولد مامان خوبت رو تبریک میگم مانی جان
و بازم میگم میدونم که نگاه مهربونش همیشه وهمیشه به تو هست
ای بابا مشکل چیه اخه ؟!چرا اینطوری شدی
بیشتر مواظب خودت باش ... نری دوباره بدنسازی
انشالله که زود زود حالت خوب میشه
خیلی خیلی خیلیییییییییی مراقب باش
سلام خواهر عزیزم امیدوارم خوب و خوش باشی
بابت تبریکت ممنونم سایه مادرت همیشه رو سرت باشه، امیدوارم همونطور که میگی باشه دلم خیلی براش تنگ شده مخصوصا تو موارد این چنینی که حس می کنم به حضورش بیش از هر زمانی نیاز دارم البته مشکل خاصی نیست اما تنهایی هر مشکلی رو بزرگتر جلوه میده!!!
تمرین بدنسازی رو متوقف نمی کنم البته دیگه تمرین پا رو باید تعطیل کنم و فقط بالا تنه. نگران نباش مراقب هستم که فشاری وارد نشه تا عمل کنم
از لطفت ممنونم سحر جان
شاد باشی
سلام مانی
،تولدش مبارک می دونم که میاد و نظر منو با چشمای تو میخونه پس از صمیم قلب براش آرزوی روحی پر آرامش رو دارم...
می بینم که مامانت اردیبهشتیه و چقدر اردیبهشتیا مهربونن و رنگشونم که صورتیه
اما بدنت!خیلی دلم سوخت می دونی به نظر من بدنت یه جورایی علاقه ای به خوش فرم شدن نداره!احتمالا چون بدنت made in iran هست
ایرانی خوش فرم هم خوب خیلی کمه! البته شما که خوش فرمی شمارو نگفتما یه عده دیگه که سه ماه نباید ورزش کنن اونا رو میگم!!
خوشحالم که خوبی و آرزوی موفقیت و شادی برات دارم...
سلام سنیوریتا امیدوارم خوب باشی و آزمونت هم به خوبی گذرونده باشی







بله در این که شکی نیست اردیبهشتی ها بی نظیرن
ممنونم الهام عزیز امیدوارم مادرت همیشه کنارت باشه
علاقه که داره من زیادی فشار آوردم که زودتر افت چند ماه پیش بابت سرماخوردگی تو تعطیلات جبران بشه و کشیدگی و پارگی ایجاد شده
فعلا که دارم ادامه میدم البته با رعایت نکات ایمنی لازم
اصلا میخواهی فیتنس فتوگرافی انجام بدم مطمئن بشی ایرانی خوش فرم وجود داره
دلیل اینکه اغلب بدنسازهای ایرانی با وجود تمرین ورزشی خوش فرم نیستن اینه که حجم کار میکنن نه فیتنس! برای همینه که بدنشون باز هم چربی داره و عضلات تفکیک نیست البته مربی و پزشک تغذیه هم که ...
بازم ممنونم الهام جان متقابلا برات سلامتی، شادی و موفقیت آرزومندم
سلام خاله جون
به به ببینین تولد کیههههههه
مانی جان تولد مادرت رو بهت تبریک میگم و همونطور ک خودت گفتی امیدوارم هرجا هست باز هم بخنده ...
ای وااااااااااااااااااااااای مانی باخودت چ کردی ... خاله جون الان چطوری؟ تا امتحاناتت تموم بشه برای عمل دیر نشه خاله جون
بیشتر مراقب خودت بااااااااااااش
سلام محبوبه عزیز



ممنون از تبریکت امیدوارم مادر محترمت همیشه در کمال سلامتی کنارت باشه
خاله جان شکمم از دو طرف دچار پارگی داخلی شده
خب درد که داره اما ناچارم تا پایان امتحانات تحمل کنم
باید راه رفتنم رو ببینی
ممنونم ازت محبوبه جان تو هم مراقب خودت باش
دوستت دارم خاله جان شاد باشی
سلام...
هیچکسی نمیتونه مثل مادر باشه...
مادر یعنی همه زندگی...
توی هر شرایطی پیشته...
سلام مهدی جان
با حرفت کاملا موافقم چون با تمام وجودم این موضوع رو حس کردم
امیدوارم سایه مادر محترمت همیشه رو سرت باشه
شاد باشی
الان منم قشنگ فهمیدم فیتنس؟!!فینتس؟!فیت چی؟!
همون چی هست....
منظورم عکاسی حرفه ای ورزشی هست
عکاسی فیتنس هم برای نشون دادن عضلات و اندام ورزشکار با فیگور بدنسازی هست
ممنونم مانی جان

الهی بمیرم خاله جون ، بیشتر مراقب خودت باش . نذار من اینجا غصه بخوررررررررررررررم
منم دوست دارم عزیزم
این چه حرفیه امیدوارم همیشه سلامت باشی

چش بیشتر مراقب هستم یعنی مجبورم مراقب باشم تا زمان عمل جراحی برسه
ممنونم خاله عزیزم شاد باشی
مانی مگه چطور راه میری ؟!ای وای یعنی اینقدر درد داره !
جون سحر مراقب خودت باااااااااااااااااش
آخی سحر عزیز نگران نباش مشکل خاصی نیست شکمم از دو طرف دچار پارگی داخلی شده که باعث میشه راه رفتنم کمی بامزه و فان بشه


امتحانات که تموم بشه بلافاصله بعدش عمل جراحی انجام میشه جای نگرانی نیست
ممنون که همیشه مثل یک خواهر واقعی کنارم هستی
دوستت دارم خواهر عزیزم
خب این کلمات پسرونه چیه میگی؟ فیتنس فوتوگرافی!!
ممنون واسه توضیح
امیدوارم عملت با موفقیت انجام بشه
مراقب خودت باش پسر عمو جان
البته کاملا پسرونه هم نیست مخصوص دخترها هم هست که اونها جداست بحثشون و بیشتر مدلینگه و اون تصور غلطی هم که از مدلینگ تو ایران هست در واقع درست نیست!
ممنون سنیوریتا تو هم مراقب خودت باش
شاد باشی الهام عزیز
سلام مانی جان
فک کنم بهتر تورو اینجا گیر بیارم تا فیس بوک
بهرحال خواستم حالتو بپرسم
بیزحمت شرح کاملت رو اینجا بیان کن تا خیال من و سحر و الهام راحت بشه
شرح کاملااااااااااااااااا
سلام محبوبه جان
اوه هفته گذشته هفته آخر کلاسها بود و خیلی سرم شلوغ بود!
ممنون که به فکرم هستی بد نیستم تا یک هفته دیگه امتحانات تموم میشه و بعد هم عمل جراحی و چند روز استراحت و مسلما بعدش مسافرت!
تصمیم دارم برم دوبی و از اونجا هم برم ایران ...
راستی با تاخیر روزتون رو به خودت، سحر و الهام تبریک میگم. فراموش نکرده بودم اما مرور خاطرات برام شکنجه بود که سکوت کردم!
شاد باشی