خوب، بد ... زندگی

به دنیای من خوش آمدید

خوب، بد ... زندگی

به دنیای من خوش آمدید

بی تو ...

5 سال گذشت، بی تو بسیار غمگینم همانند روز اول هجرانت

روز پیروزی

زیبــــاتر از دو جــــهان، جـــــــاودان بـمــــــان

دور از هجــوم وحــشی باد خـزان بمـــــــــان

طبعم اگر بـــــهار، به لطــــف نگاه تـــــوست

ای شــــور شــــعر پرور عاشـــق، بمــــان

دریـــــــای مـــهر تـو ز دلـــــــم، دل نمـی کند

احساس نـــاب، جوشش جــان، بیــــــــــــکران بمان

........

سیزده ژوئن مبارک


آخرین پرده های نمایش!

کنراد موری به عنوان مقصر در مرگ مایکل جکسون، گناهکار شناخته شده که در واقع باید گفت تایید شده گناهکاره و حبس خانگی به مدت چهار سال در انتظارشه (این هم مفهوم حقیقی عدالت!!!)

در این بین خوشحالی وصف ناپذیری بین طرافداران در سراسر جهان مشاهده میشه که معتقدند بالاخره عدالت در قبال مایکل اجرا شد و درست در همین لحظه پخش مستقیم داره نشون میده طرفداران بیرون دادگاه در حال خوشحالی و آواز خوانی هستن اما متاسفانه این نه تنها عدالت نیست بلکه نمایشی از پیش تعیین شده بود! عدالت زمانی اجرا خواهد شد که جامعه طرفداران از خواب غفلت بیدار شده و حقایق رو ببینند! بنیاد مایکل جکسون بزرگترین خائن به میراث مایکل هستش و زالوهایی چون جان برانکا دارن پول طرفداران رو با سوءاستفاده از عشقشون از جیبهاشون میمکند!

برخلاف تصور طرفداران کوته فکر این نه تنها مایکل رو خوشحال نمیکنه بلکه اگه وجود ارواح رو حقیقی فرض کنیم، الان نهایت تاسف رو داره!

واقعا از این همه جهل متاسفم! متاسفم که ذره ای تفکر نمیکنن و به راحتی اسم عاشق رو برای خودشون انتخاب کردن! متاسفم مایکل!!! همین طرفدارها ناخواسته هرگز اجازه اجرای عدالت در قبال تو رو نمیدن! اونها باید بخونن، برقصن، به سیرک برن و نهایتا امروز تو توییتر عبارت عدالت برای مایکل رو بارها تکرار کنن! اینها نماد عاشقیشونه نه تفکر، نه حقیقت طلبی!

جالبه همین الان تو توییتر خانم لاتویای حقیقت خواه (!) هم این بازی کثیف رو پیروزی اعلام کردن!!!

مایکی با غفلتت جونت رو به راحتی باختی و میراثت رو بی دفاع در برابر تاراج این همه خائن قرار دادی! حتی اگه عدالت اجرا بشه تو دیگه بر نمیگردی


به به آقایان برانکا و کلین خائن و دزد همین لحظه پیامی در تایید اجرای عدالت صادر کردن!

بار دگر دستانم را گرفته، با خود همراه ساختی

سلام دوستان، وقتتون بخیر

شب گذشته در اوج درد و دلتنگی متنی رو نوشتم اما نیمه کاره رهاش کردم چون حتی نمیدونستم باید چطور گلایه ها و دلتنگیهام رو به مامان بگم!!! بعد از اینکه به خواب رفتم، مامان رو دیدم. با خوشحالی به طرفش رفتم، میخواستم باهاش حرف بزنم اما نشون داد از من ناراحته! ساعت حدود 4 صبح بود که با فریاد خودم از خواب بیدار شدم ... نمیدونستم چرا مامان اونقدر ناراحت بود که جوابم رو نداد! هم خوشحال بودم که بعد از مدتها دلتنگی میدیدمش، هم گیج و مبهوت از دلگیر بودنش!

راستش این روزها برای من زیاد خوب پیش نمیرن، به حد غیر قابل وصفی دلتنگ هستم و مدام به یاد خاطرات گذشته می افتم. خلاصه ش رو بگم شدم شبیه بچه هایی که اگه از مادرشون دور باشن با وجود همه سرگرمی هاشون باز هم مصرانه میگن من مامانمو میخوام!!!

امروز صبح تو مسیر دانشگاه آی پاد رو روشن کردم تا آهنگ گوش کنم، به طور اتفاقی آهنگ "On the line" مایکل رو پلی کردم و باز هم پادشاه با حرفهاش آرومم کرد.

این دفعه اولی نیست که چنین اتفاقی رخ میده. مایکل بارها و بارها با حضورش غافلگیرم کرده و نشون داده هرگز بی پاسخ و تنها رهام نمی کنه.

مایکی دلم برات تنگ شده. میدونم خودت بهتر از هر کسی میدونی چقدر بهت مدیونم. هر بار احساس تنهایی و غم و درد داشتم به سراغم اومدی و غمهام رو کمرنگ کردی

لینک دانلود این ترانه زیبا و با ارزش رو براتون قرار میدم، به جملات نابش دقت کرده، سعی کنید به حرفهاش عمل کنید (الان وقتم کمه اما سعی می کنم در اولین فرصت ترجمه ش کنم)

دانلود

مثل همیشه با لبخند در اعماق قلبم تکیه زدی ... فقط تو ماندگاری پادشاه من

بار دیگر زیباترین نغمه گیتی ...

سلام دوستان ...

امروز باز هم صدای مایکل رو تو دادگاه پخش کردن و باز هم پادشاه دوست داشتنی روزها و لحظه های من بیش از گذشته دقایقم رو اسیر بودن خودش کرده

اینها بخشی از سخنان مایکل درباره ساخت بیمارستان کودکان و عشقش به بچه هاست:

“I love them. I love them because I didn’t have a childhood. I had no childhood. I feel their pain. I feel their hurt. I can deal with it.” Referring to his own songs “Heal the world,” “We are the World,” “Will you be There,” and “The Lost Children,” he added: “These are the songs I’ve written because I hurt, you know, I hurt.”

مایکی من به تو چی بگم پسر؟!!! چرا تا این حد از خودت و زندگیت غافل شدی و اجازه دادی به این روز بیندازنت؟!!!!!! چرا به فکر خودت نبودی؟! مگه همین مردم نبودن که متهمت کردن و بدترین تهمتها رو نثارت کردن پس چرا هر بار اجازه دادی بهت زخم بزنن و اون دردها رو اونقدر برای خودت نگه داشتی تا بالاخره یه روز دنیا رو تنها گذاشتی؟!

می بینی چه نمایشی راه انداختن؟ می بینی باز هم خبری از عدالت در قبال تو نیست؟ تنهامون گذاشتی و حالا خودت نیستی تا حتی تو بدترین شرایط روحیت نگران بقیه مردم باشی، در عوض نام و آوازه ت رو به جا گذاشتی برای یه عده دزد خائن!!! کاش ذره ای به فکر خودت بودی و هرگز اجازه نمی دادی کسی بهت ضربه بزنه

همه اونهایی که بهت تهمت زدن با هر حرفشون زخمی به دلت زدن، همه اونها تک تکشون از همون لحظات دستشون به خونت آغشته شده و تو هر بار اجازه دادی زخمی به زخمهات اضافه بشه و دردت رو مخفی کرده در عوض شادی به مردم بخشیدی و هر بار کوردلان دنیا توقعشون از تو بیشتر و بیشتر شد و شدت این حریص بودنشون در نهایت تو رو از دنیای ما گرفت

اشتباه کردی که گذاشتی مفت و مسلم جونت رو ازت بگیرن اما افسوس دنیای تو تعریفی جز این نداشت

یادته اون روزی که به دنیا گفتی میخوای کنسرت بذاری چقدر فریاد زدم مایک بسه تو به اندازه کافی که هیچ، حتی بیش از حد هم بخشیدی پس بسه پسر اما صدای فریاد های من خسته به هیچ کس نرسید ... می دونستم آخرش چی میشه، می دونستم ...

پسرک دلم برات تنگ شده ...