خوب، بد ... زندگی

به دنیای من خوش آمدید

خوب، بد ... زندگی

به دنیای من خوش آمدید

نگفته های قلبمو نمیدونم به کی بگم...!

لبریز شدم از درون ریزی حرفها! ماجرا صفر و یکی شده یا همه یا هیچ حد نرمال نداره!

چقدر خسته م حس کوهنوردی رو دارم که تا قله رسیده و حالا دلش میخواد از اوج تا ارتفاع پست رو تو هوا غوطه ور بشه و خلسه وار به پایین برسه و باز از نو شروع کنه...

همیشه انتظارات دیگران رو برآورده کردن نهایتش یه حس عمیق تنهایی به قلب آدم تحمیل میکنه طوریکه دست از همه چیز بکشی و هیچ مناسبتی خوشحالت نکنه بلکه کمبودها و نبودن ها رو ببینی!

گذشته ها

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد